شبانگاهان تا حریم فلک چون زبانه کشد سوز آوازم
شرر ریزد بی امان به دل ساکنان فلک ناله ی سازم
دل شیدا حلقه را شکند تا بر آید و راه سفر گیرد
مگریک دم گرم و شعله فشان تا به بام جهان بال و پر گیرد
خوشا ای دل بال و پر زدنت ، شعله ور شدنت در شبانگاهی
به بزم غم دیدگان تری ، جان پر شرری ، شعله ی آهی
بیا ساقی تا به دست طلب گیرم از کف تو جام پی در پی
به داد دل ای قرار دل ، نوبهار دلم می رسی پس کی ؟
چو آن ابر نوبهارم من به دل شور گریه دارم من می توانم آیا نبارم من
نه تنها از من قرار دل می رباید این شور شیدایی
جهانی را دیده ام یکسر ، دیده ام یکسر ، غرق دریای ناشکیبایی
بیا در جان مشتاقان گل افشان کن ، گل افشان کن
به روی خود ، شب ما را چراغان کن چراغان کن
110508 بازدید
1 بازدید امروز
2 بازدید دیروز
153 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian